سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیور دانش احسان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
دوشنبه 93 تیر 23 , ساعت 7:41 عصر

 61-

 همش میگن تو چرا اینقد چاقی !؟

 ای باباااااا من چاق نیستم !

 فقط راحتتر دیده میشم :))

 بعلههههه

 62-

 ?ک? از آرزوهام ا?نه که وقت? ?ه عکس? رو تو گوش?م نشون کس? م?دم

 ه? نزنه چپ و راست بق?ه عکسا رو هم بب?نه

 آلبوم عروس? باباتو ندادم دستت که icon neutral مجموعه اس ام اس و جک های خنده دار اردیبهشت 93

 63-

 چند وقت پیش مامانم داشت مرغ پاک میکرد بهش میگم چرا انقد این مرغه چربی داره ؟

 میگه مرغای ماده معمولا اینجورین !

 دیوار واسمون نمونده بود دیگه ، خدایا این شادی هارو از ما نگیر !

 64-

 تا حالا شده فکر کنی که اگه

 خشم بروسلی

 هیکل آرلوند

 مغز انیشتین

 جذبه هیتلر

پول بیل گیتس

 و تبحر من در سرکار گذاشتنو داشتی چی میشد !؟

 65-

 اگه سن یه خانمى رو پرسیدى و اونم جواب داد که ” چندسال بهم میخوره”

 بدون که ى بمب ساعتى گرفتى دستت که اگه کابلشو اشتباه ببرى میترکه

 خدا قسمت نکنه

 66-

 به مامانم میگم اگه منو بدزدن چی کار میکنی ؟

 میگه کاری نمیکنم چون مطمئنم برمیگردوننت icon neutral مجموعه اس ام اس و جک های خنده دار اردیبهشت 93

 67-

بچه آدم تو 2 سال یه زبون رو به صورت کامل یاد میگیره

 اگر قرار بود آموزش پرورش این کارو کنه ، 90? آدما کر و لال از دنیا میرفتن !

 68-

 من به اندازه تمام لطمه ای که آمریکا بابت تحریما به ایران زده

 ازشون فیلم و سریال و نرم افزار غیر قانونی دانلود کردم !

 69-

 من هر موقع تو تاکسی تنها باشم

 جوری ملت رو نگاه میکنم که فک کنن دربست گرفتم !

 70-

 99/9999درصد کسایی که عینک گرد میزنن و فکر میکنن شبیه جان لنون شدن

 شبیه گربه نره میشن !

 71-

 شاعر میگه : “برخیز و مخور غم جهان گذران”

 ولی همینکه پا میشی میگه : “بنشین و دمی به شادمانی گذران”

 کلا گرفتن مارو !

 72-

 بابام : پسرم اون چهارتا سیم که آویزونه رو میبینی ؟

 من : آره !

 بابام : خب دوتاشو بردار

 من : برداشتم !

 بابام : چیزی حس نمیکنی ؟

 من : نه !

 بابام : حالت خوبه ؟

 من : آره !

 بابام : خب پس به اون دوتای دیگه اصلا دس نزن چون برق داره !

 من قضاوت رو به کارشناسان واگذار میکنم icon neutral مجموعه اس ام اس و جک های خنده دار اردیبهشت 93

 73-

 یک مهندس رفت کلانترى تا براى همسر گم شده اش فرم پر کنه !

 مهندس : زنم رفته خرید ولى هنوز برنگشته خونه !

 پلیس : قدش چقدره ؟

 مهندس : تا حالا دقت نکردم !

 پلیس : لاغره ؟ چاقه ؟

 مهندس : یک کم شاید لاغر یا چاق !؟

 پلیس : رنگ چشمهاش ؟

 مهندس : دقیقاً نمی دونم !؟

 پلیس : رنگ موهاش ؟

 مهندس : والا هى رنگ می کنه !!

 پلیس : چى پوشیده بود ؟

 مهندس : پیراهن !؟ …یا مانتو !؟ … نمی دونم !!

 پلیس : با ماشین رفته بود ؟

 مهندس : بله

 پلیس : اسم ، رنگ و شماره ماشین ؟

 مهندس : یک AUDI مشکى A8 . با موتور V6, حجم 3000 سوپرشارژ با333 اسب بخار قدرت و دور موتور و تیپ ترونیک

 هشت سرعته اتوماتیک با قابلیت تبدیل به مد دستى و تمام چراغهاش فول LED با دیود هاى تنظیم نور براى تمام

 فانکشنهاش و……یک خراش خیلى کوچولو هم روى در جلویى سمت شاگرد…

 (مهندس به اینجا که رسید زد زیر گریه !!…)

 پلیس :(متاثر!!)…: گریه نکنید !

 ما ماشینتون رو براتون پیدا می کنیم !!!

74-

یه غضنفر میمیره. شب اول قبر 62 تا فرشته میان سراغش. 2 تاشون سوال می کردن… 60 تاشون حالیش می کردن!!!

75-

 یه غضنفر تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه: ا…این چه آشناست ! بعد از یه ساعت فکر کردن داد می زنه: فهمیدم… این همون کره خریه که امروز تو آرایشگاه یک ساعت زل زده بود به من!

 76-

 به غضنفر می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام درسمو ادامه بدم !!

 77-

 غضنفر باباش میمیره هفتش خیلی شلوغ می شه واسه چهلم بلیط می فروشه.

 78-

 به غضنفر میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت ابوالفضل رو می کنه!!!

 79-

 غضنفر آشغال میره تو چشماش سره ساعت 9 میشینه دم در .

 80-

 پلیس به غضنفر: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!

 81-

 غضنفر میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ غضنفر میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!

 82-

 غضنفر رفته بود زیارت امام رضا. بعد از زیارت دستش را برای احترام روی سینه اش گذاشت و عقب عقب آمد بیرون. یه دفعه دید که خورده به یه چیزی. نیگاه کرد، دید که یه تابلو است و روش نوشته: تبریز 5 کیلومتر!

 83-

 غضنفر داشته کباب درست می کرده می بینه یه گربه داره نگاه می کنه داد می زنه آی بلال شیر بلاله.

 84-

 یه غضنفر میاد تهران یه دونه پرشیا صفر می بینه میزنه شیشه هاشو خورد می کنه صاحبش می گه چرا این کارو کردی؟ مگه مرض داری؟ غضنفر می گه اه مال تو بود؟ فکر کردم مال شوکته.

 85-

 غضنفر می ره هیئت راش نمی دن خودش می ره هیئت می زنه هیچکس رو راه نمی ده.

 86-

 یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم!

 87-

 غضنفر باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه.

 88-

 غضنفر رو برق 3 فاز می گیره پرت می کنه بلند می شه می گه: اگه مردین یه فاز یه فازبیاین جلو.

 89-

 غضنفر می ره جبهه بعد از 2 روز برمی گرده. میگن چی شد اینقدر زود برگشتی؟ میگه: بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازی می کنن.

 90-

 غضنفر واسه رفیقاش خالی می بنده می گه: من هر دو هفته یک بار می رم ژاپن. رفیقاش می گن اگه راست می گی اسم یکی از خیابوناش رو بگو؟ غضنفر یه خورده فکر می کنه بعد می گه: آهان خیابون شهید بروسلی.

 91-

 غضنفر میره تو خیابون می بینه نوشته: سیو همان سیب است… میگه: دروغ میگن پدر سگا ! خودم خوردم صابون بود!!!

 92-

 غضنفر پتروس فداکار رو با دهقان فداکار قاطی می کنه می ره انگشت می کنه تو چشم راننده قطار.

 93-

 به غضنفر می گن شما ایمیل دارین؟ می گه نه خیلی ممنون. من تازه غذا خوردم نوشجان!!!

 94-

 غضنفر کدو تنبل میخره میذاردش کلاس تقویتی .

 95-

 غضنفر سوار الاغ داشته میرفته. هر کی بهش نگاه میکرده میگفت: چیه خر دو طبقه ندیدی.

 96-

 غضنفر میره استادیوم، جای اینکه فوتبال نگاه کنه مرتب سمت راست و چپ بالای سرش رو با تعجب نگاه می کرده! بهش میگن: چرا فوتبال نگاه نمیکنی؟ میگه: دنبال کلمه زنده میگردم.

 97-

 غضنفر می خواسته خودکشی کنه می ره تو گلدون می گه به من آب ندین.

 98-

 غضنفر عاشق می شه روی در خونشون تابلو می زنه بزودی در این مکان عروسی برگزار می شود.

 99-

 غضنفر رو برق می گیره مامانش می گه ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت.

 100-

 غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی. راننده میگه من که چیزی نگفتم. غضنفر می گه بعدا که می گی.

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ